تمام كاغذ هاي كتاب زندگيم سفيد مانده اند ،
و جوهر انديشه در سر لخته شده ؛
پس مي زند .
گاهي لكه اي از چرنديات ذهن ،
روي پيراهن سفيد دفتر ،
قير مي شود .
واج هاي فكر من ،
شبيه چهره ي مچاله ام ،
پير مي شود .
تمام صفحه هاي اين كتاب را ورق زده ست ،
دست و پاي بي قرار ِ باد ِ عمر
فصل آخر كتاب زندگي ست ،
دارد انگار ،
كمي ،
دير مي شود !!
:: بازدید از این مطلب : 499
|
امتیاز مطلب : 216
|
تعداد امتیازدهندگان : 64
|
مجموع امتیاز : 64