" سینه ی تنگ "
سنگ باید که بیاموزد از این سینه ی تنگ
سنگ باید که از این سختی احساس بگیرد درسی
روز اول که پرتاب شد از دست این سنگ ،
کار او جنگ نبود ،
لیک زآنجا که دلش تنگ نشد ،
دل نیاورد به رحم ،
بشنید ناله ، افغان و صد آهنگ
و بدید حاصل کِشته ی خویش ،
کـُشت و کـُشتار و گل ِ مرگ ،
و پس از رنگ به رنگ حیله و نیرنگ ،
دل نیاورد به رحم ،
لیک زآنجا که دلش تنگ نشد ،
سنگ را سختی احساس گرفت ،
و گل ِ مرگ شکفت ،
و پـِی اش رنگ بخفت.
سنگ با این همه سختی ،
باید که بیاموزد از این سینه ی تنگ ...
:: بازدید از این مطلب : 378
|
امتیاز مطلب : 59
|
تعداد امتیازدهندگان : 14
|
مجموع امتیاز : 14